وقتی صدای عدنان نمی آید ....
از وقتی که هر نوزادی شروع به قان و قون میکنه دیگه دنیای آرامش مادر تحول شگرفی
پیدا میکنه ... در واقع آرامش مادرانه ربط مستقیمی به همین قان و قون ها داره !
یه کم که بزرگتر میشه واج های جدیدی در زبانش به وجود میان و میگه : ماما و مادر
ذوق بند میشه ... میگه مامــــــــــــــــــــــــان و قلب مادر ۷۰ بار میمیره و زنده میشه
خلاصه آرامش مادر ... سکوت مادر ... و همه چیزش وقتیه که مشغول رسیدگی به
امور منزله و فرشته کوچولو هم داره واسه خودش میپلکه و آواسرایی میکنه ...اما !!!
یه وقتایی هست که صدای این فرشته کوچولو قطع میشه !! و مادر سراسیمه هر آنچه در دست داره
روی هوا رها میکنه و شیرجه میره سمتی که زیباترین هدیه ی خدا نشسته بود و ......
در ادامه مطلب ببینید که وقتی صدای عدنان نمیاد مشغول چه کاریه !!!
یکهو میبینید رفته سر وقت کفشها و پاپوشهایی که به یادگار از دوران کودکی نگهشون داشتید !!!
بدون شرح !!!
مادر قربونت بره که چقدر با کفشهات داری ذوق میکنی و برای خودت با اونها بازی ساختی
و گاهی صداش در می یاد وقتی جفت کفش رو پیدا نمیکنه !!
و بالاخره موفق شدی جفتش رو پیدا کنی ...
این هم شد اولین بازی جفت کردن کفشهای عدنان در 1 سال و هشت ماهگی !
این عکس ها هم روند مرحله به مرحله ی پوشیدن کفش !!!!
و در آخر یک جفت پاپوش انتخاب کردی و پوشیدی .... قربون پاهات برم من جگر گوشه ی مادر