عدنانعدنان، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 7 روز سن داره

عدنان زیباترین لبخند خدا

خوش اومدی حاجـــــــــــی فیـــــــــــــــــــروز

1389/12/25 23:15
231 بازدید
اشتراک گذاری

به نام عزیزترینم 

سلام به پسرم و وبلاگ قشنگش

امسال چهار شنبه سوری خونه مامی جونی بودیم .به خاطر سروصدای زیاد ترقه ها زودتر رفتیم خونه مامی جونی . طبق رسم و رسوم هر سال شام سبزی پلو با ماهی  بود .مامان بزرگ و بابابزرگ من هم خونه مامی جونی دعوت بودن . از ساعت 6 عصر دیگه همسایه ها کم کم اومدن پایین و شروع به آتیش بازی و ترقه بازی کردن . همه رفته بودن پایین من هم از پشت شیشه آشپزخونه داشتم به خوشحالی آدما نگاه میکردم  و با نی نی خودم احساس شادی میکردم .خیلی همه چیز این روزها خوب و عالیه . چه قدر دوستت دارم خدایا این حسه خیلی زیبایی که تو به هر مادری دادی و من هم این حس زیبای مادر بودن رو دوست دارم .بـــــــــــــــــــــــــــــــوم......تتتتتتتتتتتتتتتق


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)