عدنانعدنان، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 7 روز سن داره

عدنان زیباترین لبخند خدا

تورا من چـــــــــــــــــــــــــشم در راهــــــــــــــــــم

1389/12/14 23:17
99 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدای ناظر تمام لحظاتم

خدایا دوستت دارم هزاران بار شکرت به خاطر تمام نعمتهایی که به من هدیه کردی تمام دعاهایی که اجابت کردی به خاطر این که همیشه کنارمی و به خاطر خانواده ی مهربونم .

وای که چه قدر دلم برات تنگ شده فرشته بهشتی من.برای حرف زدن با تو ،به آغوش گرفتنت ، بوییدنت ،بوسیدنت ،دیدن چشمای قشنگت و صورت نازت .کمی دیگه صبر کن پسرم لحظه دیدار نزدیک است  

 

مامانت حسابی سنگین شده .دیگه نه میتونم خوب بخورم و نه خوب بخوابم . این ماههای آخر ،شبها که همش من بصورت نشسته میخوابم چون وقتی دراز میکشم انگار تو اذیت میشی چون همش به دلم لگد میزنی.حق داری آخه تو هم به قدر کافی بزرگ شدی و جات برات کوچیکه، همش پاهاتو به شکمم فشار میدی شاید جات بزرگتر بشه ولی فایده نداره، منو و بابات وقتی پاهاتو میبینیم همش برات قربو ن صدقه میریم چون اون پاهای نازتو با اون انگشتای کوچیکتو میتونیم لمسش کنیم بعضی اوقات هم به سکسکه می افتی که با هر بار سکسکه منم تکون میدی انگار منم به سکسکه افتادم .بعضی اوقات هم بابات می یاد و دستشو میذاره روی شکمم و برات شعر میخونه تو هم خیلی آروم گوش میکنی تا یادت بمونه وقتی به دنیا اومدی این شعرو شنیدی باز هم آروم بشی.خلاصه این روزهای آخر با همه سختی هایی که داره باز هم برای من شیرین ترین لحضات زندگیمه چون این اولین تجربه مادر بودن منه وهدیه ای هستش با ارزش که خدای مهربون به خانواده ما بخشیده . پس باید رشد تو به مرحله تکامل خودش برسه تاخدا جواز اومدنت به آغوش مادر رو بهت بده .

گاهی برای رشد هم باید سختی  کشید

 خدایا میبوسمت و عاشقانه دوستت دارم .

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)