قبله مایل به تو *
این بار
من در تو تمــــــام شدم...
خدایا این فرشته مهربان کیست که از آسمان برایم هدیه کرده ای؟
این چه گلی است که در هر چهار فصل گل است ؟
این چه ماهی است که در روزها هم در آسمان است و نور میدهد؟
تو مروارید چشمان خدایی
تو سر مستی احساس خدایی
تو همه درک خدا از هرچه زیبایی
تو یک ناباور از خلق خدایی
تو روحت ، وجودت ، همه از مست خدایی
تو نقاشی احساس خدایی
تو یک آزاده ی درک خدایی
تو یک دیوانه ی شور خدایی
آه ، خدایم
من از همپاییه با تو سخت در شگفتم
که من را این چنین لایق بداند
در کنار تو
دست در دستان احساس خدا دارم
خداوندا
چقدر مهربان است مهر و محبت در وجود اوست.
هدیه خداوند برای من از بهشت است ، فرشته ای که مسافر بهشت است.
خدا برایم این مسافر را از بهشت فرستاده تا برای همیشه این مسافردر قلبم بماند.
او بهشت را دیده و می داند چقدر زیباست!
خدایا این مسافر کیست که اینقدر قلبش از محبت می تپد و او کیست که اینقدر
از چشمانش مروارید می ریزد ، از دستانش گرما احساس می شود ، و از نگاهش
عشق خوانده میشود؟
او کیست که آمده در قلبم و غوغا به پا کرده و مرا دیوانه خودش کرده؟
او از سرزمین رویایی آمده سرزمینی که همه آرزوی دیدن آن را دارند.
او از بهشت آمده با کوله باری از امید و آرزو آمده.
با ابرها همسفر بوده ابرهایی که رنگین کمان ریلهای آن بودند.
من افتخار میکنم مادر فرشته و مسافری از بهشت خداوند شده ام!
یه پسرک چند ساله که داره کنار پدر و ، دقیقا به همون ترتیب نماز به پا می کنه !
فدای نماز خوندنت بشم من مادررررررررررررررررررررررررررررررررررررر
چشمان تو ؛
دريچه اي از بهشت است .
من از همين دريچه ، خدا را مي بينم .
خدايي كه عطرش در حوالي تو جاري ست .
شدی همانند بابا فرزاد
بابایی هر کار بکنه، تو تکرار می کنی؛
سجده می کنه ، تو هم سجده می کنی .
رکوع ، قنوت ، به همان ترتیب دقیقا !
خوش به احوال دلت عدنان .... ، تو رو که می بینم کنار بابایی، دلم میره برات، براتون
و ذهنی که مرا تا دور آباد می بره ...
اینکه تو ، یه روز بشی مثل بابا فرزاد ، نهایت آرزوی منه!
سرشار از غرور میشوم از داشتن تو
♥. آرامشم دوستت داریم، تا آنسوی ابدیت.