عدنانعدنان، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 8 روز سن داره

عدنان زیباترین لبخند خدا

پـــــاهـــــای رنـــــــگــی

1393/5/5 19:55
145 بازدید
اشتراک گذاری

امروز با پسرکمان هوس نقاشی کردیم ولی دلمان می خواست نقاشی امروز مان جور دیگر باشد

 

یه جور خاص ،نمی دونم چه جوری ولی نمی خواستیم با دست نقاشی کنیم .

 

پسر نازنینمان امروز می خواست با پاهای کوچیکش هنر نمایی بکنه .

 

 

ملزومات این نقاشی چیزی نبود جز گواش ، قلمو ، یک برگ سفید و یک جفت

 

پاهای پسر کوچولو و بی نظیرمان ؛

 

 

 

 

و من توی دنیایِ کودکی این روزهایت  ، برای خودم ذوق می کنم ....

 

به یاد روزهایی می افتم که پسرکمان .. این نازتر از لطف نسیم ... همانی که گردنش صاف نمیشد ...

 

انگشتهای بند انگشتی اش را روزی هزار بار بوسه میزدم و می بوییدم امروز خودش قلم به دست

 

گرفته و برای خودش سبکی جدید می آفریند بدون کوچکترین کمکی

 

 هیچ نتوانستم بگویمش ... هییییییچ ... فقط  عکس گرفتم دوست نداشتم کمترین دخالتی کنم در این

 

همه ذوق و سلیقه ی عدنانی اش

 

فقط ببخشید از مراحل کار عکسی ندارم یعنی فقط آخرین مرحله کار برای بغل کردن و زدن

 

اثر پاهای رنگیت از من کمک خواستی که دیگر دوربین خاموش بود و بعدش هم محو تماشای تو شدم

 

مبهوت خلق این اثر هنریت و عکاسی فراموش شد .

 

 

 

و این پاهای رنگی تبدیل به یک جغدی شد که خودت آفریدی . شاخ و برگ هم شد آشیان این پرنده

 

 

پرنده ی کوچک

 

حالا که به دنیا آمده ای

 

پرواز را بیاموز

 

و روی محکم ترین شاخه ی این درخت

 

آشیانه کن

 

با عشق .. با عشق ..

 

. تو همه چیزمی گل مادر...

 

تو که هستی همه چیز رنگ دارد...

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)