عدنانعدنان، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 7 روز سن داره

عدنان زیباترین لبخند خدا

با شکوه ترین روز دنیا تولد توست پسرم

1390/1/20 17:44
136 بازدید
اشتراک گذاری

 

ای چه جهانیست(کلیک کن)   

s6.picofile.com/file/8187705218/InChe_Jahanist.mp3.html

یا منجی العالمین

 

سلام ای مهربان پروردگار پاک و بی همتا ، سلام نفس مامان

برات از داخل اتاق عمل نمی نویسم و فقط بگم که به جای سزارین تو طبیعی به دنیا اومدی فقط صدای خودمو میشنیدم که با تمام توانم خدا خـــــــــــــــــدا  را فریاد میزدم .گاهی صدای ما برای خدا آنقدر زیباست که سکوت میکند که ما هزاران باربگوییم خدایا ..... خدایا ...لهی! اگر می آزمایی، توان تحمل و صبر مرا زیاد کن ،اگر می آموزی، ادراکم را وسعت ، اگر می بخشایی، ظرفیتم را افزایش ده ،اگر می ستانی، گوهر کمالی را ارزانی کن و اگر می رهانی......خدایا حتی لحظه ای مرا به حال خود رها مکن که نیار نیازمندان را تنها تو پاسخگویی ،که بی نیاز از هر نیازی.

 

 معبود من !

 محبوب من !

 چقدر به بنده هات نزدیکی...نزدیک تر از آنچه فکرشو بکنیم.

 خدایا ، همه جا تو رو حس کردم.

 تو وجودم ، حتی تو هر تپش قلبم.

 

 صدای پرستاری که همچون فرشته ای دستمو گرفته بود و بهم دلگرمی میداد گفت دعا کن و آرزوهایت را بگو که خدا دعایت را میشنود .در آن لحظه            از خدا خواستم ... ، از خدا خواستم تا خوشی و سعادتم بخشد،از خدا خواستم تا روحم را تعالی بخشد،از خدا خواستم یاری ام دهد تا دیگران را دوست بدارم، همانگونه که آنها مرا دوست دارند.از خدا خواستم که گناه هامو ببخشه وسلامتی خودمو و خانوادمو ازمون نگیره و شکر تمام نعمتهایی که بهم داده و دعا کردم اون پرستاری رو که همچون فرشته کنارم بود و امیدوارم حاجات اون پرستار مهربون هم ختم بخیر بشه .

 

 

 

18.gif

 

 

 

 

امروز روز ولادت حضرت زینب روز پرستار هم بود و خداونددر این روز ولادت تو رو به ما بخشید .لحظه ای دلم از درد

 

خالی شد و صدای گریه آرومه تو رو شنیدم با دیدن صورت ناز و معصومانت دلم آروم شد

 

و تمام دردهام از بین رفت .

 

پرستار دیگه ای هم که کنارم بودگفت معلومه شبیه باباشه،آره مثل بابات مهربون بودی و با نگاهات به من آرامش می دادی. واین بهترین و زیباترین لحظه زندگی من بود . باورم نمی شد که تو پیشمی و من حالا یه نی نی خوشگل و دوست داشتنی دارم ای کاش بابات هم تو این لحظه پیشمون بود و این لحظه زیبا و پسر نازنینمون رو با اون لبخند های مهربونش میدید ای کاش ........
 

 

 به آسمان بنگر ٬قطره قطره لبخند حمایت می بارد٬
 

فاصله ی ما تا خدا فقط به اندازه ی باور یک لبخند است ...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)