عدنانعدنان، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 7 روز سن داره

عدنان زیباترین لبخند خدا

همه لذت دنیا همین لبخند ساده است ... مگه نه ؟

یک صبح پاییزی و هواخوری درحیاط خانه ای که تو با آمدنت این خانه را برای همیشه در ذهنمان خاطره کردی و فراموش نشدنی ... حیفمان آمد این لبخند و این عشوه های پسرمان را شما هم نبینید     کِــیف می کنم بعضی حرکاتت را می بینم پسر! سر مست می شوم.     حالا می فهمم احساس مادرانی را که گاهی از خوب بودن فرزندشان، چشمانشان برق می زند. چقــدر این غرور را دوست دارم، چه احساس بی مثالیست.     تو ، با همین کوچک بودنت، با همین 1 سال و 6 ما...
5 آبان 1391

بـفـرمایـیـد تولـــــــد !

داشتم نگاهت مي کردم نگاهت مي کردم گفتم واي ! چقدر بزرگ و نازنین شدی ! آرینـــــا بانو !   نازنین خاله ..!   آغاز یازده سالگی ات مبارک ..!   خجسته باد امروز و هر روزت ، غنچه تَر و تازه ي من .     11 ساله شدی. مبارکت باشه نازنین ترینم. به احترام دوست داشتن دیگر نمی نویسم . برای سرسبزی باغ قشنگ آرزوهایتان دعا میکنم.       از اينكه هستي ممنونم گُل هميشه بهار من ! نو بهـــــار من ... ...
4 آبان 1391

دندان یازدهم ...

از امــروز، دیگر ده دندانه نیستی.   بالاخــــره آمد. همان که بخاطرش مدام انگشتت خیس بود. مدام سرخ تر بود از باقی انگشتانت، بس که فشارش می دادی به لثه هایت.   مبارک ات باشد 11 تایی شدنت. وارد 10 تای دوم شدنت، و بزرگ تر شدنت. راستی؛ آن سطح صاف و صیقلی را که یادت هست؟ حالا فقط یک طرفش مانده.   ✔ . جوانه زدن یازدهمین دندان، در19 ماه و 5 روزگی.   ...
25 مهر 1391

واکسن 18 ماهگی ...

پیش تر ها، حتی قبل از اینکه باردار باشم، درباره اش چیزهایی خوانده و شنیده بودم! می دانستم که سخت ست. درد دارد، تب دارد، لنگیدن دارد... . . . از همان بدو تولد که نه، اما از بعد 1 سالگی ات؛ هر از گاهی به یادم می آمد و در پی این یادآوری، چیزی عائدم نمی شد جز استرس و ترس. تا اینکه، بالاخره رسید روز موعود، روز تزریق واکسن 18 ماهگی.   صبح یک شنبه من و تو و بابا فرزاد و مامی جونی هیشه همراه ما ، درمانگاه شهر زیبا ،   بخش واکسیناسیون!   از همان ابتدای صبح برای خوردن قطره استامینوفن بی قراری میکردی و اشکهایت جاری ب...
23 مهر 1391

دندان نهم و دهم ...

لطیف بی انتهای من؛   9 امین دندان ات، سورپرایز ام کرد، به همان قــدر دندان اول. مبارک ات باشد جان مادر.   الان که می نویسم، هنوز تیزیِ لطیف و ملایم اش را بر روی سبابه ی چپ ام احساس می کنم. چقدر کوچک و نازک و نرم آمد و جا خوش کرد بر روی لثه ی رنگِ گل ات.   تا الان، وقتی انگشتم را بر روی لثه ات می گذاشتم؛ حس خوب آن روز های بی دندانی تداعی می شد، همان بی دندانی و تمام لثه بودن! تا همین چند دقیقه ی پیش تنها دو سمت مانده بود، و حالا فقط یک سمت.   خنده ات نمی گیرد اگر بگویم دلم برایش تنگ می شود؟ ...
20 مهر 1391

شانـــــــــــــزده ماهگی

 " شانزده ماهگی ات مبارکــــــــــــــــ همه ی هستی من "       ماه ها و هفته ها و روزها پي هم مي آيند و تو روز به روز ، كه نه ! لحظه به لحظه در حال شكوفا شدني . جوانه ميزني و سبز ميشوي و گُل ميدهي ... و من با تمام اشتياق مادرانه ام ، نظاره گرِ اين سير تكامل توام گُل اندام من .       امـــروز تو !   شانزده ماهه شدي نازنينم . شانزده ماهه اي دلبر و شيرين . شانزده ماهه اي مهـــــــربان و نيك انديش . شانزده ما...
13 مهر 1391

به دوست داشتنت مشغولم ...

وقتی میخندی   عشق   کوچکترین اتفاقی است که می افتد.       وقتی می خندی؛   تناسب لب هایت با گونه هایت، نمی دانم به هم می آید یا نه؟! تنگ شدن چشمانت به ابروهایت، می آید یا نه؟!   من هیــــــــــچ نمی دانم، هیچ!       فقـــط بخند . که روزگارم میـــــــــــــزان می شود...   دانلودک   کلیک   کنید s5.picofile.com/file/8146093150/Mohsen_Yeganeh_Bazam_Bekha...
25 شهريور 1391

دو زیبایی باشکوه ....

  در عرش کبریا ، که هزاران فرشته هست ای از تبار مهر خدا  ، تویی آرام جـــان ما   ..   همه را می شنوم، می بینم!   من به این عشقبازی ها می اندیشم!   به شما می اندیشم!   آرام جـــانم ؛   اين روز ها که چه زیبا وابسته به آقاي پــــــدرشدی .   به محــــض شنيدن صداي مهربون پدر ، دستان تو گشوده می شوند سپس صورت ات چشم ها و لب هايت و بعد تمام ِ تو   غرق در آغوش پدر میشود و ...     دلبري و دلبري و دلبري.....
18 شهريور 1391

دندان هشتم

شکفتن هشتمین مروارید زیبای وجودت مبارک ..   و دندان هشتم چه زیبا جوانه زد مثل آنهای دیگر ...   کوچک و سفید ...   زيبا ، چون جوانه زدن يك گل...   تو لبخند زدی وآسمان آبی شد...   خنده های تـــو آرزوهـــای مـن انـد بخــند تا برآورده شوند  . . .   لبخند، از رو لبات هیـــچوقت محو نشه مادر.   حالا وقتي ميخندي 8 دندان سفيد و كوچكت نمايان ميشود مهربان دلم .   ✔ . شکفتن هشتمین مروارید ، در 16 ماه و 26 روزگی.       ...
16 شهريور 1391