آفتاب گرم تابستان ...
یک همچین خوشی هایی میان روز مرگی سر و کله اش پیدا شده است ...
یکی از دلخوشی ها این روزهایمان
خوردن بستنی و هندوانه خنک
یک لیوان آب
چندتا تیکه یخ...
در گرمای 43 درجه تابستان چه لذتی دارد
از اینها بگذریم ...
لباس تابستانی پوشیدنه گل اندام ما این روزها عالمی دارد ...
آستین کوتاه می پوشی و من هی دستات رو می بوسم ، بازوهات رو لمس می کنم .
آخ که چقـــــدر لذت بخش است . چقــــدر دلنشین ...
چقدر دلتنگ بوییدن و بوسیدن این تن لطیف و پاکت بودم .
خواستم بگویم که ؛
تک تک لحظه های این 3 ماه تابستان برای من ؛
پُر بود از عشــــــق ،
از مهـــــــربانی ،
از محبت ،
از زندگی ،
سرشـــــــــار از مادرانگی !
+ + دنیا پر از دلیله برای نفس کشیدن ، چشماتو باز کن.
بگذار تا برایت بنویسمشان عزیز دلم .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی