عدنانعدنان، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 7 روز سن داره

عدنان زیباترین لبخند خدا

این روزها ...

1393/2/25 10:28
135 بازدید
اشتراک گذاری

خدای من ؛


مردم همه شکر نعمت های تو را می کنند،


اما من،


شکر بودنت


تو نعمت منی ...

 

جان جانان من...


پسرک همیشه بی نظیرم...

 

تو چقدر زود بزرگ شدی ، گل نازم

 

این روزها رو به مستقل شدنی ...

 

اســتقلالی که جوانه زده و در حال رویش ست ...
 

میریم دستشویی تا می یایم بیرون زود خودت شروع میکنی با زحمت فراوان

 

به پوشیدن شورت و شلوارت ...

 

هر چند این کار برات سخته ولی اجازه کمک به من و بابات نمیدی ...

 

 

تا اینکه موفق میشی ، و من برق شادی رو با پوشیدن شلوارت توی چشمات میبینم پسرم ..

 

من به قربان تو ،

 

 

 

که تو چقدر زود بزرگ شدی عدنان

 

چی شد که تو انقدر بزرگ شدی ؟

 

خدا را شاکرم برایت مادر . که میبینم این روزهایت را .

تو داری مادرت را به تک تک آرزوهایش می رسانی .


به رویاهایی که زمانی با یادآوری اش قند در دلم آب میشد و حالا لمس می کنمشان با دل و جانم .

از تو ممنونم پسر شیرینم  .

 

 


از خدا نیز !
 

نمیخواهم این لحظه ها بگذره ای خدا...

 

پسندها (1)

نظرات (0)