اعتمااااااد به نفس ...
هوررررررررررا خیلی خوشحالم! :)) آخه یه روز خیلی متفاوت رو داشتیم ...
امروز خونه خاله نرگس دعوت بودیم به مناسبت یک جشن خانوادگی برای خداحافطی و رفتن
یک خانواده بسیار خوب و دوستداشتنی به آمریکا ( برادرشوهر و جاری ) خاله نرگس .
در ضمن روز عید غدیر هم بود و مناسب جشن و شادی ...
اما خوشحالی من از این روز چیز دیگریست
همیشه نازنین من ؛
پسرک من!
بارها و بارها دیگران را مجذوب خودت کردی!
کوچه، خیابان، مغازه، مهمانی و هرجای دیگر... فرقی نمی کند!
کارهایی که با تمام کودکیت ، عشق به پا می کند در دل همه!
امروز هم با هنر نمایی خودت و با اعتماد به نفس در بین جمع میکروفن به دست گرفتی
و شروع به خواندن آهنگ مورد علاقه ات به نام دوست دارم ( از محسن یگانه ) و بزنم
به تخته از آهنگهای آغاسی کردی
آهنگ دوست دارم رو می خوندی و هر جایی از آهنگ رو بلد نبودی ذهنی چیزی جایگزین می کردی
و دوباره می خوندی ...
الهی من فدای همه تو که این قدر خلاق هستی
و چقدر محبوب و دوست داشتنی هستی در بین خانواده
تو خود باغ بهشتی
تو بخود آمده از فلسفۀ چون و چرایی
همین ها کافیه برای احساس کردنِ خوشبختی!
چقدر دوستت دارم...
چقدر برای من همــــــــــه چیزی!
دل نوشت :
** در زندگی روزهایی هست که باید زرکوبشان کنی بر صفحه دلت تا همیشه
مزمزه اش خاطرت را شیرین کند!:) مثل امروز که تــو آفریدی