گزارش جشنواره تابستانی ...
قامت برج میلاد و ماه تابان ما ؛
یک روز آفتابی شهریور و گردش در برج میلاد به پیشنهاد نهال کوچکمان ؛
آسمان تهران هم آبی بود و هوای شهرمان عالی برای یک تفریح ...
+آب و هوای تازه حق مسلم همۀ ماست!:دی
جشنواره تابستانی و حضور سبز شهرهای مختلف ایران توی این جشنواره ما رو به اینجا
کشید که البته بدک هم نبود و کلی با غذا های محلی شهرهای مختلف ایران آشنا شدیم .
من هم که همیشه پایۀ نمایشگاه هستم حالا هر چی میخوات باشه باشه!
با تو کودکی را دوست دارم کوچک بی نظیرم ؛
اینکه چرا این مدلی هستند این کودکان ، الله اعلم؛ ولی مدل خوبی است و قابل استفاده!
بیرون برج مردی با اسب و کالسکه داشت بازدید کننده ها رو سوار می کرد و دور برج می چرخوند
عدنان هم دوست داشت این تجربه رو داشته باشه و رفت با آنا سوار اسب شد چقدر صورتش
خوشحال بود و چه ذوقی می کرد برای سوار شدن الهی همیشه شاد باشی گل نازم .
از این یک مورد عکسی نداریم ببخشید
این که دوست داری هر چیزی رو در دنیای کودکی خودت تجربه کنی بسی برایمان شیرین است .
خوش گذشت و توصیه میکنم این جشنواره ها رو که از شهرهای مختلف زحمت می کشن و
می یان رو تجربه بکنید تا هم تفریح خوبی باشه و هم با آداب و سنن هر شهر آشنا بشین !
آخرش هم مثل ما کُلی عکس با جنابِ برج خانِ میلاد بندازین
ویژه نوشت: در آخر هم داشتیم بر میگشتیم به خونه که گروهی با لباس سنتی و موزیک سنتی
استان خراسان رضوی داشتند می رقصیدن که برای ما وآقای همسری و عدنان جالب بود
تاااااازه!اینو گوش بدین
از همه بهتر نمایش گروهی از آدمها بود که خودشون رو به رنگ سیلور و عده ای هم
خودشون رو از سر تا پا گلی کرده بودن و بصورت یک مجسمه متحرک نمایش
اجرا می کردن خیلیـــــــــــــ جالب بود وپُر هیجاااان!