عدنانعدنان، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 7 روز سن داره

عدنان زیباترین لبخند خدا

گزارش جشنواره تابستانی ...

1393/6/13 16:33
194 بازدید
اشتراک گذاری

 قامت برج میلاد و ماه تابان ما ؛

 

 

یک روز آفتابی شهریور و گردش در برج میلاد به پیشنهاد نهال کوچکمان ؛

 

آسمان تهران هم آبی بود و هوای شهرمان عالی برای یک تفریح ...

 

+آب و هوای تازه حق مسلم همۀ ماست!:دی

 

جشنواره تابستانی و حضور سبز شهرهای مختلف ایران توی این جشنواره ما رو به اینجا

 

کشید که البته بدک هم نبود و کلی با غذا های محلی شهرهای مختلف ایران آشنا شدیم .

 

من هم که همیشه پایۀ نمایشگاه هستم حالا هر چی میخوات باشه باشهزبان!

 

 

با تو کودکی را دوست دارم کوچک بی نظیرم ؛

 

 

اینکه چرا این مدلی هستند این کودکان ، الله اعلم؛ ولی مدل خوبی است و قابل استفاده!

 

بیرون برج مردی با اسب و کالسکه داشت بازدید کننده ها رو سوار می کرد و دور برج می چرخوند

 

عدنان هم دوست داشت این تجربه رو داشته باشه و رفت با آنا سوار اسب شد چقدر صورتش 

 

خوشحال بود و چه ذوقی می کرد برای سوار شدن الهی همیشه شاد باشی گل نازم .

 

از این یک مورد عکسی نداریم ببخشید گریه

 

این که دوست داری هر چیزی رو در دنیای کودکی خودت تجربه کنی بسی برایمان شیرین است .

 

خوش گذشت و توصیه میکنم این جشنواره ها رو که از شهرهای مختلف زحمت می کشن و

 

می یان رو تجربه بکنید تا هم تفریح خوبی باشه و هم با آداب و سنن هر شهر آشنا بشین !

 

آخرش هم مثل ما کُلی عکس با جنابِ برج خانِ میلاد بندازینمژهزبان

 

ویژه نوشت: در آخر هم داشتیم بر میگشتیم به خونه که گروهی با لباس سنتی و موزیک سنتی

 

استان خراسان رضوی داشتند می رقصیدن که برای ما وآقای همسری و عدنان جالب بود

 

تاااااازه!اینو گوش بدین

 

از همه بهتر نمایش گروهی از آدمها بود که خودشون رو به رنگ سیلور و عده ای هم

 

خودشون رو از سر تا پا گلی کرده بودن و بصورت یک مجسمه متحرک نمایش

 

اجرا می کردن تعجبخیلیـــــــــــــ جالب بود وپُر هیجاااان!

 

 

پسندها (1)

نظرات (0)